جوی آباد محله بختیاری ها ، یادی از عبدالمهدی (فرهاد) کاظمی   شهید بزرگوار مدافع حرم عمه سادات  روحش شاد و یادش گرامی
جوی آباد محله بختیاری ها ، یادی از عبدالمهدی (فرهاد) کاظمی   شهید بزرگوار مدافع حرم عمه سادات  روحش شاد و یادش گرامی

جوی آباد محله بختیاری ها ، یادی از عبدالمهدی (فرهاد) کاظمی شهید بزرگوار مدافع حرم عمه سادات روحش شاد و یادش گرامی

ابوهاشم جعفری گفته است : برامام هادی (صلوات الله علیه)وارد شدم ودیدم آقا بازبان هندی بامن سخن فرمود،





ابوهاشم جعفری گفته است :


برامام هادی (صلوات الله علیه)وارد شدم ودیدم آقا بازبان هندی بامن سخن فرمود،امامن درست نتوانستم پاسخ اورا بدهم.


پیش حضرت خاشاک دانی پر ریگ بود،یک ریگ برداشت ودر دهان خودنهاد وسه مرتبه مکید پس آن را به من داد ومن آن را در دهان خویش نهادم

خدای را سوگند هنوز از حضور اوبرنخاسته بودم که

 به هفتاد وسه زبان سخن می گفتم ونخستین آن ها هندی بود.


الثاقب فی المناقب ، ۵۳۹

الخرائج الجرائح ، ج ۲ ،ص ۶۷۵
اعلام الوری ، ج ۲ ، ص۱۱۷
مناقب ابن شهرآشوب ، ج۶ ، ص ۳۵۵

️امام حسن عسکری (علیه السلام)در تشییع جنازه پدر بزرگوارشان (حضرت هادی علیه السلام)، گریبانشان را چاک زدند.




️امام حسن عسکری (علیه السلام)در تشییع جنازه پدر بزرگوارشان (حضرت هادی علیه السلام)، گریبانشان را چاک زدند.

به حضرت اشکال شد.حضرت در جواب فرمودند:

احمق تو چه میدانی و حال آنکه همانا حضرت موسی نسبت به هارون گریبان چاک زد.

ببحارالانوار، مرحوم علامه مجلسی، جلد50، ابواب تاریخ الامام العاشر، باب4، حدیث4 به نقل از رجال مرحوم کشی








بنابر قول شیخ صدوق و بعضى دیگر، معتمد عباسى برادر معتز آن حضرت(امام هادی علیه السلام) را مـسـمـوم کـرد(۱)

و در وقت شهادت آن امام غریب غیر از امام حسن عسکری (علیه السلام) کسی نزد بالین آن جناب نبود و چون حضرت از دنیا رحلت فرمودند جمیع امرا و اشراف حاضر شدند.
و امام حسن علیه السلام در تشیع جنازه پدر شهید خود گریبان چاک زد و خود متوجه غسل و کفن و دفن والد بزرگوار خود شد وآن جناب را در حجره ای که محل عبادت آن حضرت بود دفن کرد.

۱.مناقب ابن شهر آشوب ۴/۴۳۳.
۲. منتهی الامال-زندگانی امام هادی علیه السلام


امام هــــــادی علیه السلام فرمودند: کسی که دو پدر دینی او یعنی محـمــد و عـلـی(علیهما السلام)در نزد او گرامی تر از



امام هــــــادی علیه السلام فرمودند:


کسی که دو پدر دینی او یعنی محـمــد و عـلـی(علیهما السلام)در نزد او گرامی تر از پدر و مادر نژادی او

نبـاشند.


در واقع از دین خدا  نه از حلالش و نه از حرامش و نه کم و نه زیاد بهره ای نبـرده است...


القطره جلد٢صفحه23و24ذیل حدیث شماره

2/674

عمّار بن زید گفت: به امام هادی (علیه السلام) عرض کردم: آیا شما می توانید به آسمان بالا روید



عمّار بن زید گفت:


 به امام هادی (علیه السلام) عرض کردم: آیا شما می توانید به آسمان بالا روید و چیزی با خود بیاورید که نمونه اش در زمین نیست ؟


تا این درخواست را نمودم ، دیدم امام (علیه السلام) در هوا بالا رفت و من به ایشان نگاه کردم تا از نظرم پنهان گردید،


پس از مدّتی برگشت و با خود پرنده ای طلائی آورد که در گوشهایش گوشواره های طلا و در منقارش درّ گرانبهائی بود و می گفت :


«خدایی جز خداوند یکتا نیست ، محمّد فرستاده خداوند است ، و علی ولیّ پروردگار است» .


امام فرمود: این پرنده ای از پرندگان بهشت است...


دلائل الإمامة 413

امام هادی(علیه السلام)در ذیل این آیهء شریفه




امام هادی(علیه السلام)در ذیل این آیهء شریفه


(وَ لَو اَنَّما فِی الاَرضِ مِن شَجَرَةٍ اقلامٌ و البَحرُ یَمُدُّهُ مِن بَعدِهِ سَبعَةُ اَبحُرٍ ما نَفِدَت کَلِماتُ اللّهِ اِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیم)ٌ.(لقمان/۲۷)

و اگر هر درخت روی زمین قلم شود و آب دریا به اضافه هفت دریای دیگر مرکب گردد باز نگارش کلمات خدا ناتمام بماند، که همانا خدا را اقتدار و حکمت است.

فرمودند :ما کلمات خدا هستیم که پایان نمی پذیرد و فضیلت های ما درک نمی شود.

تحف العقول ص۴۷۹